ntent-Type" content="text/html; charset=utf-8"> تنها

تنها

از کوچه پس کوچه های قلبم روی خاک کویر تو پرسه میزنم .

به کجا خواهم رفت لمس دست تو خواب نیست پلها شکسته است.

شبها آسمان هم دیگر لالایی نخواهد گفت.

افسوس گهواره ام خالیست.

تو به یاد چه کسی نشسته ای؟

جاده تاریک است و کوچه بنبست.



نظرات شما عزیزان:

مهرااااان
ساعت22:26---20 مرداد 1393
پیرزنی در خواب , خدا رو دید و به او گفت :


"خدایا من خیلی تنهام . آیا مهمان خانه من می شوی ؟ "


خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش خواهد رفت .


پیرزن از خواب بیدار شد با عجله شروع به جارو کردن خانه کرد.


رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی که بلد بود پخت.


سپس نشست و منتظر ماند.


چند دقیقه بعد در خانه به صدا در آمد .


پیر زن با عجله به طرف در رفت آن را باز کرد پیر مرد فقیری بود .


پیرمرد از او خواست تا به او غذا بدهد


پیر زن با عصبانیت سر فقیر داد زد و در را بست.

نیم ساعت بعد باز در خانه به صدا در آمد. پیر زن دوباره در را باز کرد.


این بار کودکی که از سرما می لرزید از او خواست تا از سرما پناهش دهد .


پیر زن با ناراحتی در را بست و غرغر کنان به خانه بر گشت


نزدیک غروب بار دیگر در خانه به صدا در آمد .


این بار نیز پیرزن فقیری پشت در بود. زن از او کمی پول خواست تا برای کودکان گرسنه

اش غذا بخرد .


پیر زن که خیلی عصبانی شده بود با داد و فریاد پیر زن را دور کرد.


شب شد ولی خدا نیامد پیرزن نا امید شد و رفت که بخوابد و در خواب بار دیگر خدا را دید .
پیرزن با ناراحتی گفت:


"خدایا مگر تو قول نداده بودی که امروز به دیدنم خواهی اومد ؟"


خدا جواب داد :


" بله من سه بار آمدم و تو هر سه بار در را به رویم بستی "


امام سجاد علی بن الحسین علیه السلام هنگامی که به مستمندی صدقه می داد

دست خود را می بوسید.


شخصی از آن حضرت راز این بوسیدن را پرسید.


امام علیه السلام در پاسخ فرمودند


صدقه مومن قبل از اینکه به دست فقیر و نیازمند برسد به دست خداوند میرسد از این رو

من دست خود را می بوسم خیلی خوب بودش ابجی جونم


♛♛MoRtEzA♛♛
ساعت22:13---19 مرداد 1393
¤¤¤¤¤¤¤¤¤------------------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤<b r /> _____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ -------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___¤¤¤¤¤----------------------¤¤¤-¤¤¤-------- ---------------------¤¤¤
__¤¤¤¤¤--------------سلامي به لطافت عشق--------------------¤¤¤
_ ¤¤¤-----------پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردني است---------- ¤¤¤
¤¤¤-------------------------------------------------- -------------------------¤¤¤
¤¤¤--به نام دوست که زندگي و زيبايي لايق اوست----------------- ¤¤¤
¤¤¤------بي شک مرگ پايان کبوتر نيست----------------------------- ¤¤¤
¤¤¤----------در اوج نياز و بي نيازي هيچگاه خدا رو از ياد مبر--------¤¤¤
¤¤¤--او در همه لحظه ها در کنار توست کافيست صدايش بزني--¤¤¤
_¤¤¤-------------اوست که به هر چيزي حس بودن مي بخشد---¤¤¤
__¤¤¤------------------اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ --------¤¤¤
____¤¤¤-------------------سکوتم سرشار ز فرياد است--------¤¤¤
______¤¤¤------------------سرشار ز شکر و سپاس-------¤¤¤
_________¤¤¤------به کلبه تنهاي هام سر بزن-------¤¤¤
_________¤¤¤¤¤¤-----لبت خندون، دلت شاد---¤¤¤¤
_____________¤¤¤---------زندگي به کام------¤¤¤
________________¤¤¤-دلت سر شار از-¤¤¤
___________________¤¤عشق به خدا¤¤
______________________¤¤¤¤¤¤¤
_______________________¤¤¤¤
__منتظر قدوم هميشه سبزتم__ ¤¤
________مهرت پايدار________¤


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 18 مرداد 1393برچسب:, ] [ 23:0 ] [ ❦ღ❈Mahak❈ღ❦ ]
[ ]